من با استعداد بودم؛ یعنی هستم! بعضی وقتها به دستهام نگاه میکنم و فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشوم؛ یا یکچیز دیگر. ولی دستهام چه کار کردهاند؟ یکجایم را خاراندهاند، چک نوشتهاند، بند کفش بستهاند، سیفون کشیدهاند و غیره. دستهایم را حرام کردهام.! همینطور ذهنم را! بوکوفسکی عامهپسند
شده با یه شمارهی ناشناس زنگ بزنی به رفیقت؟ دیدی چجوری حرف زده؟ اصلاً شبیه قبل رفتار نمیکنه؛ خیلی خشک و رسمی! "الو؟ بفرمایید!" میگه. درسته کسی که پشتِ خط نشسته رفیقشه؛ ولی خب اون شماره واسش غریبس! میدونین رفتارای خیلیهاتون شبیه زنگ زدن با یه شمارهی ناشناسه! درسته صدای غریبهای که ما پشتِ خط میشنویم با صوت شما یکیه! یا مثلا حتی قیافش کُپِ شماست؛ اما خب میدونین؛ یه سری رفتارا هست که نشون میده، اونی نیستید که ما میشناختیم! فقط جِلدتون عوض نشده؛
درباره این سایت